بهاربهار، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه سن داره
بارانباران، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

بهار و باران فرشته های زمینی مامان و بابا

اما فرهنگ لغت جدید بهار

درد: دد داغ : داغ (غ خیلی واضح نیست ) ترسیدم :تس هر وقت خوابش میادیا بالش می خواد: لالا چایی: دایی بیا: اییا دیگه حضور ذهن ندارم دوباره مینویسم یادم اومد
17 تير 1391

و اما عروسی

جاتون خالی رفته بودیم عروسی و بهار عروس شده بود همه داشتن می خوردنش گفتم که عکسش را بزارم تاهمه این عروس کوچولو  ما رو ببینن ...
17 تير 1391

اماااااااا بعد از مدت ها فقط عكس

توي خيابان هر مردي رو ميبيني ميگي بابا اينجا هم داشتي يه آقايي رو نگاه ميكردي كه بهش بگي بابا     اينجا هم رفته بوديم كارواش منتظر بوديم تا اينكه ماشين رو بهمووون بدن   اينجا هم توي بالكن خونه واسه خودت جادرست كردي بعدازظهرا ميري خاله بازي   و كلاه گيس خيليي بهت ميااااااااااد مامانم بامزه شده بودي   جومونگ شدي و شمشير پشت خودت بستي شيطون   توي پاركينگ داري به قول خودت قان قان ميكني     شيطووووووووووووووووووووووون   قربون اين دوتا دندون خوشگلت بشم من   همش ميگي ني ني بنده خدا آيلين از دست تو عاصي شده مامان همش ميخواي بهش م...
5 تير 1391
1